مبانی نظری و پیشینه تحقیق ارزشهای شخصی و قضاوت - دانلود رایگان
دانلود رایگان اصطلاح شخصیت از کلمه لاتین پرسونا به معنای نقاب اخذ شده است. در یونان باستان، بازیگران به هنگام نمایش ماسکی را به صورت خود میزدند و از طریق آن نقش واقعی
دانلود رایگان
مبانی نظری و پیشینه تحقیق ارزشهای شخصی و قضاوت اخلاقیعنوان: مبانی نظری و پیشینه تحقیق ارزش های شخصی و قضاوت اخلاقی فرمت فایل: word تعداد صفحات: 50 توضیحات اصطلاح شخصیت از کلمه لاتین پرسونا[1] به معنای نقاب اخذ شده است. در یونان باستان، بازیگران به هنگام نمایش ماسکی را به صورت خود می زدند و از طریق آن نقش واقعی خود را که در ارتباط با همان نقاب بوده است ارائه می دادند. مردم نیز سعی دارند رفتار خود را مطابق خواسته ها و انتظارات اجتماعی بروز دهند. شخصیت یک مفهوم انتزاعی است که از طریق انسجام و هماهنگی مجموعه ای از خصوصیات معنا پیدا می کند. این خصوصیات عبارتند از: عواطف و هیجانات، انگیزه ها، افکار، تجارب و ادراکات. از سوی دیگر شخصیت تنها شامل جنبه های ظاهری رفتار نیست بلکه معنای واقعی شخصیت چند بعدی است و این ابعاد شامل طیفی از فرایندهای درونی و ذهنی است که افراد را وادار به انجام رفتار معینی می کند (دارابی، 1384). صاحب نظران مختلف هر کدام از منظر و دیدگاه خود به تعریف این موضوع پرداخته اند که در اینجا به برخی از آن ها اشاره می شود: جی. پی. گیلفورد[2] (1959) شخصیت را این گونه تعریف کرده است : "شخصیت عبارت از الگوی منحصر به فرد صفات شخصیتی است" در حالی که ریموند کتل[3] (1950) شخصیت را این گونه تعریف کرده است: " شخصیت امکان پیش بینی آنچه را که فرد در موقعیتی خاص انجام خواهد داد، فراهم می کند" (راس، 1373). برگر[4] (1993) شخصیت را این گونه تعریف می کند: " شخصیت عبارت است از الگوهای با ثبات رفتار که از درون افراد برمی خیزد". البتّه این که رفتار یا شخصیت از درون انسان بر می خیزد دلیل بر تأثیر نداشتن عوامل بیرونی نیست بلکه این به معنای آن است که پاسخی که افراد به محرّک می دهند از درونشان نشأت می گیرد زیرا تا سازه هایی در درون انسان نباشد، رفتاری از وی سر نخواهد زد. حال این سازه ها می تواند فطری باشد یا اکتسابی و حاصل تربیت والدین و یا انتظارات جامعه باشد (دارابی،1384). کارل راجرز[5] شخصیت را به عنوان خویشتن سازمان یافته دائمی و ماهیت ادراک شده از نظر ذهنی در نظر می گیرد که در مرکز تمام تجربه های ما قرار دارد. برای اریک اریکسون[6] زندگی بر اساس سلسله بحران های روانشناختی جریان می یابد و شخصیت کارکرد پیامدهای آن هاست. جورج کلی[7] شخصیت را به عنوان مسیر منحصر به فرد معناسازی[8] فرد، خارج از تجربیات زندگی تعریف می کند (هجل و زیگلر، 1379). گوردون آلپورت[9] در مطالعات خود در زمینه شخصیت بیش از 50 تعریف مختلف را بررسی کرد و سپس تعریف خود را ارائه داد: " شخصیت سازمان پویایی از نظام های جسمی- روانی در درون فرد است که رفتار و افکار ویژة او را تعیین می کند" (آلپورت، 1961، به نقل از شولتز، 1384). همان طور که اشاره شد اگر نظرات روانشناسان شناخته شده در زمینه شخصیت را بررسی کنیم به این نتیجه می رسیم که معنای شخصیت از دیدگاه هر کدام از آن ها بستگی به نظریة شخصیتی آن ها دارد. امّا با بررسی و مقایسة نظرات آن ها می توان به چند توافق اساسی در بین آن ها دست یافت: 1- این که شخصیت به چیزی فراتر از مفهوم ریشه ای " تصور سطحی اجتماعی " و به چیزی بسیار اساسی تر و با ثبات تر در فرد اشاره دارد. 2- این که شخصیت یک ساختار فرضی در فرد در نظر گرفته می شود که به رفتار فرد سازمان می دهد. 3- این که با مطالعه شخصیت می توان به تفاوت های فردی دست یافت. 4- این که شخصیت به یک موضوع مستمر تکاملی اشاره دارد که هم گرایش های ژنتیکی و هم تجربه های اجتماعی و شرایط محیطی متغیّر را در بر دارد (هجل و زیگلر، 1379). 1 Persona 2 J.P. Guilford 3 Raymond Cattell 4 Burger 1 Carl Rogers 2 Erik Erikson 3 George Kelly 4 Making sense 5 Gordon Allport فهرست مطالب
دریافت فایل جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید |